1- راه کسانی که به آنها نعمت دادهشده است.
2- راه کسانی که مورد غضب خدا واقع نشدهاند.
3- راه کسانی گمراه نشدند. در این مقاله به دنبال تبیین این سه شرط بر اساس تفسیر قرآن به قرآن هستیم، باور ما این است که تبیین این سه شرط ما را به مقصود اصلی مقاله خواهد رساند.
حال سؤال اول این است که نعمت داده شدگان از منظر قرآن کریم چه کسانی هستند؟
خداوند متعال در آیه 69 سوره نساء میفرماید:
وَ مَنْ یطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِک مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهِمْ مِنَ النَّبِیینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِک رَفیقاً (69)
همچنین آیه 58 سوره مریم (س) که میفرماید: أُولئِک الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهِمْ مِنَ النَّبِیینَ مِنْ ذُرِّیةِ آدَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ وَ مِنْ ذُرِّیةِ إِبْراهیمَ وَ إِسْرائیلَ وَ مِمَّنْ هَدَینا وَ اجْتَبَینا إِذا تُتْلی عَلَیهِمْ آیاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُکیا (58)
بر اساس این دو آیه نعمت داده شدگان شامل انبیاء، صدیقین، شهداء و صالحین هستند.
مغضوبین در قرآن چه کسانی هستند؟
در قرآن کریم افرادی مانند فرعون، قارون، ابولهب و امتهایی همچون عاد، ثمود و بنیاسرائیل جزء مغضوبین ذکر شدهاند، در زیر به نمونهای از این آیات اشاره میشود:
سوره نساء آیه 116 خداوند متعال مشرکان را مورد غضب خود قرار داده است.
إِنَّ اللَّهَ لا یغْفِرُ أَنْ یشْرَک بِهِ وَ یغْفِرُ ما دُونَ ذلِک لِمَنْ یشاءُ وَ مَنْ یشْرِک بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً (116)
در سوره فتح آیه 6 خداوند متعال منافقین، مشرکان و بدگمانان به خود را در زمره مغضوب علیهم قرار داده است.
وَ یعَذِّبَ الْمُنافِقینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِکینَ وَ الْمُشْرِکاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصیراً (6)
همچنین در سوره آلعمران آیه 112-110 اهل کتاب را که را در برابر دعوت بهحق سرکشی کردهاند مورد غضب خود قرار داده است.
کنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکتابِ لَکانَ خَیراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ (110) لَنْ یضُرُّوکمْ إِلاَّ أَذی وَ إِنْ یقاتِلُوکمْ یوَلُّوکمُ الْأَدْبارَ ثُمَّ لا ینْصَرُونَ (111) ضُرِبَتْ عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ أَینَ ما ثُقِفُوا إِلاَّ بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَیهِمُ الْمَسْکنَةُ ذلِک بِأَنَّهُمْ کانُوا یکفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ یقْتُلُونَ الْأَنْبِیاءَ بِغَیرِ حَقٍّ ذلِک بِما عَصَوْا وَ کانُوا یعْتَدُونَ (112)
در سوره انفال آیه 16 فراریان از جهاد را در زمره افراد مورد غضب خود قرار داده است.
وَ مَنْ یوَلِّهِمْ یوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَیزاً إِلی فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ (16)
در بقره آیه 108 و سوره نحل آیه 106 پذیرندگان و جایگزین کنندگان کفر با ایمان جزء افراد مورد غضب خداوند متعال معرفی شدهاند.
أَمْ تُریدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَکمْ کما سُئِلَ مُوسی مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ یتَبَدَّلِ الْکفْرَ بِالْإیمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ (108)
مَنْ کفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ وَ لکنْ مَنْ شَرَحَ بِالْکفْرِ صَدْراً فَعَلَیهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ (106)
و مهم تر از همه در سوره ممتحنه آیه اول، پذیرندگان ولایت دشمنان و دوستداران رابطه با دشمنان خدا از جمله افراد مورد غضب خداوند متعال معرفی شدهاند:
یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کفَرُوا بِما جاءَکمْ مِنَ الْحَقِّ یخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیاکمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکمْ إِنْ کنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فی سَبیلی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتی تُسِرُّونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یفْعَلْهُ مِنْکمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ (1)
پیگیری پیدا نمودن مصادیق افراد مورد غضب الهی در آیه هفتم سوره مبارکه حمد ما را به این امر رهنمون میسازد که این امر آنقدر اهمیت داشته است که ما مسلمانان روزانه حداقل 10 مرتبه از خداوند متعال میخواهیم که مانند غضب شدگان؛ یعنی اهل تحریف آیات و اهل ربا، نه اهل فرار از جهاد در راه حق، و ... نباشیم اما دو نکته بسیار مهم در مصادیق بالا وجود دارد: اول اینکه بین مصادیق رابطهای مستقیم وجود دارد، اینکه فراریان از جهاد و پذیرندگان ولایت دشمنان در کنار مشرکان، منافقان و کافران قرارگرفتهاند و در خطاب قرآن کریم همه اینها مورد غضب خداوند هستند. دوم اینکه وقتی خداوند متعال در آیه هفتم سوره مبارکه حمد میفرماید: صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَ لاَ الضَّالِّینَ مصادیق قرآنی نعمت داده شدگان انبیاء، شهداء و صالحان است و درعینحال از مغضوبان و گمراهان تاریخ نیز برائت میجوید این امر مصداق اتم و اکمل تولی و تبری است.
راه مستقیم یعنی راه غیر گمراهان (والضالین)، حال بر اساس ادبیات قرآن گمراهان چه کسانی هستند؟
واژه ضلالت در قرآن کریم با مشتقاتش حدوداً 200 مرتبه بهکاررفته است، این واژه گاهی به معنای تحیر به کار میرود مانند آیه 7 سوره ضحی که میفرماید وَ وَجَدَک ضَالاًّ فَهَدی (7) این واژه گاهی به معنای ضایع شدن به کار میرود مانند آیه 1 سوره مبارکه محمد (ص) که میفرماید أَضَلَّ أَعْمالَهُم، ولی اکثراً به معنای گمراهی و همراه با تعابیر گوناگونی مانند ضلال بعید، ضلال کبیر و ... به کار میرود. گمراهان نیز در ادبیات قرآن مصادیق متنوعی دارد:
کسانی که ایمان خود را به کفر تبدیل کردهاند، سوره بقره آیه 108:
أَمْ تُریدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَکمْ کما سُئِلَ مُوسی مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ یتَبَدَّلِ الْکفْرَ بِالْإیمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ (108)
سوره نساء آیه 116 که مشرکان را مصداق گمراهان به حساب آورده است:
إِنَّ اللَّهَ لا یغْفِرُ أَنْ یشْرَک بِهِ وَ یغْفِرُ ما دُونَ ذلِک لِمَنْ یشاءُ وَ مَنْ یشْرِک بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً (116)
سوره نساء آیه 136 که کفار را مصداق گمراهی دانسته است: یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْکتابِ الَّذی نَزَّلَ عَلی رَسُولِهِ وَ الْکتابِ الَّذی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ یکفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِکتِهِ وَ کتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً (136)
سوره احزاب آیه 36 که عصیانگران را مصداق گمراهی دانسته است: وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَی اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یکونَ لَهُمُ الْخِیرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبیناً (36)
در آیه یکم سوره ممتحنه قرآن کریم مسلمانانی که کفار را سرپرست و دوست خود گرفتند در زمره گمراهان به حساب آورده است.
یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کفَرُوا بِما جاءَکمْ مِنَ الْحَقِّ یخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیاکمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکمْ إِنْ کنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فی سَبیلی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتی تُسِرُّونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یفْعَلْهُ مِنْکمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ (1)
البته در دیگر آیات قرآن کریم کسانی که به خدا یا رسول خدا توهین میکنند، آنان که حق آ کتمان میکنند و کسانی که از رحمت خدا مایوسند در زمره گمراهان دستهبندیشدهاند.
همچنین در قرآن کریم نام برخی بهعنوان گمراهکننده آمده است: از قبیل ابلیس، شیطان، فرعون، سامری، دوست بد، روساء و نیاکان منحرف
جمعبندی و نتیجهگیری:
ابراز تنفر از مغضوبان و گمراهان که آن را روزی 10 مرتبه با صدای جهر در نماز تکرار میکنیم، جامعه اسلامی را در برابر پذیرش حکومت آنان، مقاوم و پایدار میکند، در واقع با توجه به چارچوب و مصادیق ذکر شده در قرآن کریم ذیل مبحث مغضوبان و گمراهان مصداق یابی روز ذیل این آیاتی که خداوند متعال خواسته شعار همیشگی ما در عمر دنیوی باشد، ضرورت دارد، البته پیدا کردن مصادیق امروزی آن چندان سخت نیست، اگر فرعون در قرآن کریم نماد استکبار و از مصادیق مغضوب علیهم باشد، فرعون روز دنیا دولت ایالاتمتحده آمریکاست که تحت عناوین پرطمطراق علم سیاست مانند دولت هژمون، پیش برنده نظم نوین جهانی و نیز کشور حامی اشغالگری و دولتی که بر اساس اسناد امنیت ملیاش بهصورت سالانه منتشر میشود، خواهان تسلط بیشتر بر منابع عالم و حذف و تغییر مخالفان خود را دارد.
اگر قرآن کریم بهصراحت جریانی را که مردم را از راه خدا بازمیدارد و به رسول خدا توهین میکنند را از جمله گمراهان عالم به شمار آورده، آیا کسانی که با ترویج سکس و خشونت و ساختن فیلمها و سریالهایی که به پیامبران مختلف آشکارا توهین میکند و در پی دور کردن مردم از راه خداست، امروز مصداقی جزء هالیوود و جریانهای مشابه و پیرو آن در دنیا دارد؟
اگر قارون نماد مالپرستی، دنیاپرستی و سرمایهداری در قرآن کریم باشد و خداوند متعال وی را از مصادیق مغضوب علیهم ذکر کرده باشد، آیا اصالت منفعت، اصالت لذت، اصالت دنیا و... که امروز بهعنوان تئوریهای مدرن علوم سیاسی، علوم اجتماعی و علم اقتصاد مطرح میشود، خواستگاه و ترویج کنندهای جز غرب و در رأس آن ایالاتمتحده آمریکا دارد؟ آیا مخالفان شعارهای استکبارستیزانه به خود جرئت میدهند آیات 6 و 7 سوره مبارکه حمد را که هر مسلمان حداقل روزی 10 مرتبه آن را تکرار میکند به اسم مواضع اعتدالی را از نماز حذف کنند، آیا ما مسلمانان آنقدر سادهاندیشیم که آیات قرآن را فقط تکرار میکنیم و اساساً به مصداقهای عصر آن بی توجهیم؟ آیا میتوان از برخی جریانهای عالم تنفر داشت و بارها و بارها بهصورت روزانه از خداوند خواست که ما را در زمره آنها قرار ندهد اما در عمل شعار دیگری داد؟
کارشناس ارشد مسائل سیاسی - اسماعیل اسفندیاری